زنانِ یک فیلم زنانه | مروری بر شخصیت‌های زن در سریال «در انتهای شب» مستند «دوئل» روایتی از مسیر پر پیچ و خم علیرضا حیدری + زمان پخش همه چیز درباره حواشی و فعالیت‌های عجیب «بنیامین بهادری» حضور ۴۰ بازیگر خارجی در فصل دوم «سلمان فارسی» اکران مجدد «آمِلی پولن» برای گردشگران المپیک «پیانو» در راه ایتالیا مدرسه‌ای به وسعت ایران با «میم مثل معلم» از شبکه دو سیما اقتصاد بی‌رنگ هنر | جای خالی حراج‌های هنری در گالری‌های مشهد نقد قطعه «جوکر» از امیر عظیمی و حمید صفت + زمان پخش تئاتر «شابلون» از امروز به روی صحنه می‌رود (۲ مرداد ۱۴۰۳) صحبت‌های وزیر ارشاد درباره معیار‌های تلویزیون، سینما و شبکه نمایش‌خانگی جدایی «قنبر از صنم» هم به داد گیشه نرسید | نگاهی به فروش سینما‌های استان در اولین ماه تابستان هشت بذر برای کاشتن یک درخت اعلام فهرست فیلم جشنواره تورنتو جزئیات مراسم یادبود سومین روز درگذشت «سعید راد» ماجرای زنی که سوژه پادکست جنایی شد! مجموعه شعر «تو و من و شب» را بخوانید «حبس مجرد» در جمع هشت فیلم پرفروش داستانی «هنر و تجربه»
سرخط خبرها

نگاهی کوتاه به زنان در شاهنامه | دختر اردوان و همسری اردشیر

  • کد خبر: ۵۱۹۲۱
  • ۱۷ آذر ۱۳۹۹ - ۱۱:۳۰
نگاهی کوتاه به زنان در شاهنامه | دختر اردوان و همسری اردشیر
پادشاه اشکانی اردوان نام داشت که در جنگی با اردشیر اسیر شد. اردشیر فرمان کشتن اردوان را داد و خود با دختر او ازدواج کرد و بر تخت سلطنت نشست. پسر اردوان که کینه اردشیر را در دل داشت، روزی به یکی از یارانش زهری داد تا به دست خواهر رساند و از وی بخواهد به شوهرش دهد.
شهرآرانیوز - پادشاه اشکانی اردوان نام داشت که در جنگی با اردشیر اسیر شد. اردشیر فرمان کشتن اردوان را داد و خود با دختر او ازدواج کرد و بر تخت سلطنت نشست. پسر اردوان که کینه اردشیر را در دل داشت، روزی به یکی از یارانش زهری داد تا به دست خواهر رساند و از وی بخواهد به شوهرش دهد.

تو از ما گسسته بدین گونه مهر
پسندد چنین کردگار سپهر؟

دختر، چون سخنان برادرش را شنید، دلش ناآرام شد و به خواست برادر تن داد. زهر را با شربتی مخلوط کرد و به شاه داد. چون اردشیر ظرف شربت را گرفت، به‌ناگه ظرف افتاد و دل شاه بدگمان شد. شربت را به ۴ مرغ دادند و همگی مردند. وزیر را امر کرد تا همسر را بکشد. دختر اردوان از وزیر خواست تا زمانی که فرزندش متولد شود به وی امان دهد. وزیر تدبیر کرد و، چون اردشیر را فرزندی نبود و بعد او تخت شاهی به دست دشمنان می‌افتاد، دختر را امان داد و به سرای خود برد. چندین سال گذشت. روزی اردشیر از نداشتن فرزند و نداشتن جانشین پیش وزیر سخن راند. وزیر به شاه گفت اگر جانم را نستانی، رازی فاش کنم.

سپردی مرا دختر اردوان
که تا بازخواهی تن بی‌روان
نکشتم که فرزند بد در نهان
بترسیدم از کردگار جهان

اردشیر شاد شد و فرزند را که شاپور نام داشت، مال فراوان بخشید.

دختر مهرک نوشزاد و عروس اردشیر

روزی اردشیر به کارزار سرگرم بود که مهرک نوشزاد، حاکم جهرم، خبر غیبت اردشیر را شنید. به سرای او حمله، و گنج‌های وی را غارت کرد. اردشیر نیز با او نبرد کرد و سرانجام اردشیر پیروز شد و دستور داد همه بستگان مهرک را بکشند. در این میان، دختر مهرک پنهان شد. روزگاری گذشت. بخت اردشیر چنین بود که مدام در حال جنگ بود و، چون فرجام از اخترگر هندی پرسید، وی را گفت اگر پیوندی میان نسل تو با نسل مهرک نوشزاد انجام شود، فرزندی متولد می‌شود که جهان با تولد او برتو آرام خواهد گرفت. اردشیر در سرش افتاد که دختر مهرک را بکشد. همه‌جا دنبال او گشت. دختر مهرک در دهی پناه برده بود. دست سرنوشت روزی اردشیر و شاپور را که عزم شکار داشتند به آن ده رساند. شاپور تشنه بود که دختری دید از چاه آب می‌کشد.

بدو گفت شاپور کای ماهروی
سخن هرچه گویم تو را راست گوی

و از نژاد دختر پرسید. او نیز پاسخ داد دختر مهتر ده هستم. شاپور گفت دختر کشاورز این‌چنین زور بازو ندارد. دختر مهرک رو به شاپور گفت: اگر مرا امان جان دهی، از نژادم گویم. راز برملا شد. شاپور که دل به دختر داده بود، با وی ازدواج کرد و صاحب فرزندی به نام اورمزد شدند. آن ۲ حضور فرزند را پنهان کردند. ۷ سال گذشت. اردشیر و شاپور برای شکار به آن ده رفتند. فرزند اردشیر مشغول بازی چوگان بود که ناگه گوی به نزدیک اردشیر افتاد. اورمزد نزد شاه رفت و گوی را برداشت. شاه که از جسارت پسر به وجد آمده بود، سراغ نژادش گرفت. پسر پاسخ داد: نام پدرم شاپور و مادرم دختر مهرک نوشزاد است. شاپور نیز به‌ناچار داستان خود و دختر مهرک را بازگفت. اردشیر هم بسیار گنج و زر نثار فرزند دختر مهرک نوشزاد کرد.
 

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->